راهبرد نجات اقتصاد ایران

چند روز پیش دکتر مقصود فراستخواه سخن از بحران مرجعیت علمی در کشور یاد کردند و متذکر شدند تعدد مراکز و مخدوش بودن مرجعیت علمی باعث فاجعه شده است مفهوم این گزارش اینست که نامراجع بی کیفیت و کم کیفیت با ایجاد چند صدایی و ایجاد مراکز فرعی با عث مخدوش شدن بیشتر شده اند این برای کشوری مانند ایران که دارد از مشکلات متعددی رنج می برد یک فاجعه تمام عیار است متاسفانه این وضعیت در اقتصاد بیشتر از سایر علوم دارد کشتار می کند؟ در عین فشار غرب برای خرد کردن اقتصاد ایران و فشار سرمایه داری وابسته داخلی خارجی برای سود جویی بیشتر عدم وجود مرجعیت علمی اقتصادی در ایران فاجعه ای مضاعفتر و سنگین تر را موجب شده است از یک سمت خود خواهی و نمایش دروغین علم و آگاهی اقتصادی در حاکمیت خود خسران بیشتری را در اقتصاد موجب شده؟ این موضوع سابقه بس تاریخی دارد در زمان رضا شاه همین مشکل وجود داشت که رضا شاه با قلدری حرف خویش را به کرسی اجراء می گذاشت در زمان محمد رضا پهلوی به شکل حادتری بخود گرفت به گون

100 روز از دولت دکتر پزشکیان گذشت اما دولت همچنان زمینگیر کارشناسان بی پشتوانه بازار و تجربه است همچنان بانک مرکزی بر ت های اشتباه گذشته خود اصرار می ورزد موضوعی که به تفصیل  در راهبرد 617 شرح دادم و پیش بینی کردم پافشاری بر اعمال این ت ها می تواند کشور به بی ارزی گرفتار کند که کرد اخیرا پزشکیان صحبت  استفاده از کارشناسان خارجی مطرح کردند اگر چه این موضوع بخوبی نشان دهنده فقر کارشناسی در دولت دارد اما تجربه نشان داده که کارشناسان خارجی به علت عدم اطلاعات از فرهنگ و جامعه ایرانی مثمر ثمر نخواهند بود چه در دوره مشروطیت چه در دوره محمدرضا شاه کار کارشناسی خارجی ها برای ایران بی ثمر بوده در بهترین حالت نتایج ملموسی نداشته است اگر خیانت بار نباشد کارشناس خارجی شاید اطلاعات بهتری از اقتصاد جامعه غربی داشته باشد اما در ایران این نکته جای سوال دارد مهمترین مشکل در استفاده از کارشناسی دولت های ایرانی اینست که می خواهند نظرات خود را در قالب نظرات کارشناسان به خورد جامعه بدهند